سلام نه بايد تا تهش را بخواني
امروز مادري در داغ و فراق جوان ناکامش سياه پوش شد امروز جواني با تمام آرزوها و آمالش زير خروارها مدفون شد
امروز پدري که فکر مي کرد عصاي پير و کوري دارد.......
امروز فرزند بي گناهي از اين خاک در خون غلطيد تا مثلا نيروي انتظامي بر خود ببالد که نيروي انتظامي شجاعانه در مرزهاي کشور جنگيد و اشرار را به سزاي عمل شان رساند اما در اين جا در چند قدمي خانه ي من ده ها نفر آزادانه انواع و اقسام مواد مخدر بفروش مي رسانند هزار جور آشغال را مخلوط کرده و به عنوان کراک دست مردم مي دهند و نمي دانم نيروي انتظامي ما را خواب برده و يا خودشان را به بي خيالي زده اند شما را به خون نا حق همين شهيد تازه در گذشته قسم مي دهم کوتاهي نکنيد شما يک روزي در مقابل پروردگار يکتا بايد جواب پس بدهيد
هر کس مخالف است فردا بيايد سر ميدان شهر ما و ببيند زجه هاي يک مادر را که در حسرت داغ پسرش مي سوزد و نيروي انتظامي شهر ما /خاک بر سر آنان که از خون مسافر ما بگذرند