• وبلاگ : مزارشهدا
  • يادداشت : شهيد عيد قربان
  • نظرات : 9 خصوصي ، 29 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام ....‏
    نه بابا . يه بار هاتف اومد خونه ي ما با دستگاه من كامنت گذاشت حالا هي اسمش ميمونه منم يادم ميره برش دارم.
    دوم حالا تو جواب من رو بده.

    پاسخ

    حدس مي زدم که هر دوتون از يه سيستم استفاده کردين!جواب شما: خب آره بود اما از اونايي که نوربالا مي زدن! خيلي عادي. مثل خيلي ها که اون موقع شايد وجودشون اينقدر تعجب برانگيز نبود. نه مثل حالا که... بماند

    سلام مامان قهرمانم :


    ميدوني ..حالا كه روز تولدته من و آبجي مي خواستيم قشنگ ترين هديه رو برات بخريم ولي نمي دونستيم چي بخريم.دختر خاله مي گفت برات يه دست كامل لوازم ارايش بخريم..ميگفت اگه مامانت ارايش كنه زخم هاي روي صورتش كمتر معلوم مي شه..مي گفت : زشته يه معلم با سرو صورت زخمي سر كلاس بره...ميگفت: شاگردهاش مي فهمند شوهرش...

    ميدونم تو هيچ وقت براي خودت از اين چيزها نمي خري...آخه همش رو مي دي پول دارو و بيمارستان بابا...بابا هم كه تو رو كتك ميزنه...فحش مي ده...حرف هايي مي زنه كه ما نمي فهميم...فقط مي بينيم و گريه مي كنيم.

    من و آبجي خوب مي فهميم كه وقتي بابا موجي مي شه تو دستاي مارو مي گيري و مي بري تو اتاق ديگه.. بعد مي ري تا بابا كتكت بزنه و موهاي قشنگتو بكشه... من و اون خوب مي دونيم چرا اين كارو مي كنه .اخه اگه تو نري جلوي بابا اون خودشو مي زنه ... دست خودش نيست...تو هم چون بابا رو خيلي دوست داري نمي خواهي بابا خودشو بزنه ... به قول خودت يه ذره از سهمت و فداكاري هاش رو ميدي...از تركش هاي توي بدنش...از موجي شدنش...از... ما مي فهميم كه وقتي بابا اروم مي شه سرش رو مي گيره و چقدر گريه مي كنه...وقتي مي فهمه چيكار كرده ناراحت مي شه...دستت رو مي بوسه...تو هم گريه مي كني ...من و ابجي صداي گريه تو و بابا رو مي شنويم.

    مامان جون:مامان خوب و قهرمانم: پس سهم ما چي مي شه؟ما هم مي خوايم مثل تو وبابا قهرمان باشيم...مي خوايم روز تولدت پول هامون رو بديم به تو تا براي بابا دوا بخري ...فقط تو رو خدا اين دفعه بذار بابا ما رو جاي تو كتك بزنه ...


    مامان جون : تولدت مبارك

    سلام
    اون قسمت كه هست لحظه هاي اخر كه شهيد بابايي مي خواسته از اتوبوس پياده شه يكي ميگه برا شهيد بابايي صلوات حال خانمش يه جوري ميشه و....
    واي واي واي
    محشره
    البته گريه داره اساسي
    اصولا ادمي نيستم كه از كتاب خوندن گريم بگيره ولي زندگيه شهيد بابايي
    يكي از اوناييه كه گريه منو در اورده.
    كاشكي ما هم ....
    خانمي خيلي دعا
    پاسخ

    منم با کتابهاي نيمه پنهان ماه نمي تونم جلوي اشکامو بگيرم بخصوص شهيد بابايي و لحن بسيار صميمانه ي همسرش و البته بعضي ديگه مثل شهيد باکري و دقايقي... هر کدوم يه جور... التماس دعا

    سلام

    وبلاگت را که باز کردم و ديدم متن طولانيه از نت قطع شدم تا کامل بخوانمش...حالام دوباره برگشتم تا بگم دمت گرم! باور کن بغضم گرفته... دلم يهويي براي خدا تنگ شد،براي همه شهدايي که راحت پريدن و نمي دونم موقع جان دادن مي تونم به راحتي شهدا جون بدم يا نه...خيلي اسير شدم...اسير دنيا...

    دمت گرم و شهيد بابايي خودش شفاعتت کنه که خوب حال دادي ...دمت گرم عزيز...دمت گرم.

    پاسخ

    امروز به هر وبلاگي سر زدم بابت طولاني شدن پستش داشت عذر خواهي مي کرد مثل خودم، شما،ورودي،فکر کنم گلدختر هم بود.بهتر نيست قوانين وبلاگ نويسي رو عوض کنيم؟ تا اينکه هي طولاني بنويسيم و هي.. آخه نمي شه بعضي وقت ها!! به قول خودت حق مطلب ادا نمي شه!!

    سلام ....
    شهيد بابايي آدم بود؟
    تو همين دوره زمونه زندگي ميكرد؟
    دو تا پا داشت؟ نفسم بلد بود بكشه؟
    امل نبوده؟؟؟؟
    پس زنده باد هر چي امله ....

    التماس دعا ....
    يامحمدو علي

    پاسخ

    سلام. اول بگو ببينم جريان هاتف چيه؟ اسمتو عوض کردي؟ التماس دعا

    سلام

    خانم مهندس چطوري ما رو نمي بيني خوشحالي

    خبري از ما نميگيري

    پاسخ

    اگه منظورت از ما شما و همسرتونه! خير! اتفاقا خيلي هم دلم تنگشه! سلامش برسون.

    سلام دوست گرامي....

    خوبي؟ كجا رفته بودي؟؟؟ مشهد؟؟ چرا بي خبر؟؟ در هر حال ديگه نمي شه كاريت كرد زيارت قبول برا منم دعا كردي يا... عيب نداره من كه ميدونم يادت نبودم اما خب...الان دعام كن....

    راستي بيا پيشم...متنم برگزيده شده به حق چيالزي نشنيده و نديده!!!

    قربونت....به اندازه موهاي سرت دعام كن...!!!

    پاسخ

    ببخشيييييييييييييييييييد!!! کجا اون وقت؟!مبارکه!!! ميام ببينم گل کاشتي يا دسته گل دادي به آب؟

    با سلام

    مطلب جالبي بود .با آرزوي موفقيت براي شما .

    راستي با مطلبي تحت عنوان آمريكا از ما چه مي خواهد بروز هستم

    با تشكر

    سلام

    خيلي بين ما و زندگي امروزي مون و ...

    با شهداء و طرز تفكراتشون و عقايدشون و ايمانشون و ...

    فاصله ست ها

    يا الله

    يا علي

    سلام اين مطلب رو قبلاً تو كتابشون خونده بودم ولي الان هم تازگي خاص خودش رو داشت موفق باشين
    پاسخ

    خودم هم شونصد بار خوندمش اما باز هم... التماس دعا
    هميشه سلام...
    پاسخ

    هميشه اول سلام
    سلام دوست خوبم. نمي دونم چي بگم از ته دل گريه ام گرفته
    راستي شما رو بايد برگزيده كنن... همين.
    پاسخ

    سلام. لطف داري... خودم هم هر وقت کتاب نيمه ي پنهان ماه رو مي خونم همينجور مي شم.

    سلام هم به خودتون و هم به دوستتون

    خدا كند كه هميه دوست باشيد اين دنيا و اون دنيا ....

    خدا رحمت كنه شهيد بابايي رو و بر درجاتش بيافزايد . در ديار غربت و بين همه فسق و فجورها باشي و خودت را حفظ كني كار هر كسي نيست دوست عزيز و گرامي شيراز اومديد تشريف بياريد فسنجون ما زياد ترش نيست اما شيرين هم نيست .

    با مطلب ايثار بروزم قدم رنجه كنيد خوشحال ميشم . يا علي مدد

    پاسخ

    واقعا کاش ما هم مي تونستيم خودمونو از همين آفات دور و برمون که خيلي کمترن حفظ کنيم. کاش مي شد.
    سلام . ببخشيد كمي دير دوست شديم! راستي دوستتون هم مثل خودتونه؟
    پاسخ

    سلام. اين وقت شب شما آنين؟!نه دوستم مثل من نيست! خيلي آقاست!
     <      1   2