سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مزارشهدا
خداوند، بخشایشگر است و بخشش رادوست دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
>>من و دوستم ( پنج شنبه 85/11/12 :: ساعت 10:46 عصر)

این حرفا ربط زیادی به نوشته های من و دوستم نداره! از شهدا و مزار شهدا هم نیست! فقط یه درد کوچولوست که اگه نمی گفتم نمی دونم چی می شد؟ شاید جاش هم اینجا نبود و توی اون یکی باید می نوشتم نمی دونم... فقط بخونین! یا حق

داشتم از عذاب وجدان می مردم! عاشق تنهایی ام!! نمی دونم چرا؟!!
شب هشتم بود تموم اون روز روی لبم زمزمه ی شب اصغر شب هفتم شب قحط آبه، مردم! بود. شاید عذاب وجدانم هم به خاطر همین بود...
هنوز تو هیچ جلسه ی عزاداری شرکت نکرده بودم. تموم عزاداریم خلاصه شده بود به خیمه ی شیشه ای با یکی دو تا محفل اینترنتی دیگه!!!
اونشب بالاخره قسمت شد...

امشب شب هشتمه محرمه! امشب...(1دقیقه)... مریضا رو به یاد بیارین! حاجتمندها رو به خاطر بیارین! اللهم..


چی شد؟؟؟؟؟

بابا با توام! چی شد؟؟؟؟؟؟

هیچی جونم!! تموم شد!! نفهمیدی؟!!!

یعنی چی؟؟؟

این یعنی الان روضه بود؟؟؟؟

شب اوله اومدی مسجد؟؟؟؟؟؟؟

این به عبارتی یعنی... یعنی ساکت!! یعنی تابلو!!!

بی خیال شدم!! با خودم گفتم اگرچه قشنگی عزاداری دسته جمعی رو نمی شه انکار کرد اما همون چادر نماز و سجاده رو گوشه ی خونه ی خودمون عشقه!!

از فاطمیه اومده بود مسجد... اونجا هم شام می دادن... نگاه کن تو رو خدا... مگه مجبوری؟؟ می گه: مال امام حسینه!!!! تبرکه!!!!! لا اله الا الله!! خیلی جوکین به مولا!
بعد از شام بود...
آخ این چشمای نگروونو قربون برم... دنبالش که کردم دیدم بچه ش داره میدوئه وسط مسجد... مواظب باش...
اینم از این چشم نگرون!!!
داشت سینه می زد... گفتم به به چه حالی داره ها! کجاست؟؟
بابا سبک خوندنش عوض شد!! اینطوری نمی زنن که!!! نه بابا!!
راست راسی معلوم نیست کجاس؟؟
زنجیرزنی که شروع شد... 
خانوم خوشگله پرده رو درست کن! انگار نه انگار!!! چند دقیقه بعد فقط ما نشسته بودیم و چند تا خانوم مسن که حال بلند شدن و تماشای ****اون ور پرده**** رو نداشتن!!
یاد تذکر بغل دستیم افتادم: شب اوله اومدی مسجد؟؟؟

نمی دونم چرا سردم شد...

زندایی جون قربون دستت! ما امشب کلی ثواب جمع کردیم! با اجازه من می رم خونه!! شاید هنوز عزاداری تو نت تموم نشده باشه!!!
وایسا منم بیام!!!

التماس دعا

 


  نوشته های دیگران ()
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 3
بازدید دیروز:  28
مجموع بازدیدها:  169705
منوها
» درباره خودم «


مزارشهدا
مدیر وبلاگ : من و دوستم[43]
نویسندگان وبلاگ :
شهید گمنام
شهید گمنام (@)[6]


سلام. من یکی دیگه ام! و دوستم رو خداییش خودم هم اسمشو نمی دونم. مگه چیه؟ تا حالا نشده اسم یکی از دوستاتو ندونی؟ من و دوستم هر پنجشنبه با هم قرار داریم. مزارشهدای گمنام. من عوض شده! هر کی می خواد بیشتر از این بدونه، یه سر به شناسنامه بزنه! یا حق

» آرشیو مطالب «

روزهای آغاز
دربست تا بهشت
دوکوهه السلام...
تابوت دلم
یه نامه ی خصوصی
هانی
شهید عید قربان
مامان من اومدم
مهمونی امام حسین
جغرافیای بی رنگی، هلاء
عزاداری من
آقا بهرام و شهید کشوری
من و دوستم
دوقلوها
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «

** طرح ولایتی ها**
کلرجی من
جامانده
انا مجنون الحسین
یگان م.ن.ف آقا سید علی دامت برکاته
یه امل مدرنیسم نشده
آبدارخانه
عبدالفاطمه
مبادا روی لاله پا گذاریم
به یاد او
ترنه
مقالات کامپیوتری آقا جواد
لطایف کلام الله
برای آخرت
سفره ی اذون
خاطرات باور نکردنی یک حاج آقا
من او
یادداشت های فرزند زمین
نجوای شبانه
پیک سحری
نق نقو
عشقولانه
مثل خدا
با سید علی تا فتح قدس و مکه
سوزن بان
شقایق سبز
هیئت حضرت ابالفضل لاهیجان
همت و دیگر هیچ
شهدا شمع محفل بشریت اند
گل نرگس
سایت یا مهدی
بهاییت و سیاست
دنیای سه خواهر
لیله القدر
سیاست
سلام آقا
خانه ی اسلام
بندیر
پایگاه بسیج کتابدار
طلبگی و دنیای عشق
یاران ناب
اسوه ی حسنه
ظهور عشق
بی یار
دختر مردی به رنگ پرتقال
رها جون
آلاله ها
پاسداران
وبلاگ علی آقا
وبلاگ آقا مرتضی (خانه ی اطلاعات)
دکتر
یه همقطار- پرواز بی انتها
یه همقطار- پرواز در ملکوت
یه همقطار- آقا مظاهر
یه همقطار- صالحه جون
ساقی میکده
ولایت عشق
بازی بزرگان
سایت محمد رضا آقابیگی
مذهبی
هوادارن پارسی بلاگ
شهید سید محمد شریفی
روزی تو خواهی آمد
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h
ترفندهای کامپیوتری و ویروس و کد جاوا
بچه دانشجو ! (معروف به موجی جون !)
پاک دیده
السلام علیک یا صاحب الزمان
کلبه احزان
حجاب
حرفای خودمونی من
گل نرگس مهدی فاطمه(س)

» لوگوی دوستان «







» آهنگ وبلاگ «


» وضعیت من در یاهو «

یــــاهـو