• وبلاگ : مزارشهدا
  • يادداشت : عصمت خوبم سلام...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 18 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام

    راستي شما يکي ديگه اي؟؟ يعني دوست من نيستي؟؟

    اما اون بالا که نوشتي خانم يوسفي! پس خودتي!! پس چرا اون بغل نوشتي من يکي ديگه ام!!!؟؟

    خوب بگذريم. متن قشنگ بود. چي بگم! منم که احساساتي!!! اما اون قسمتش که خودش هم گفت از اين قسمت ناراحت ميشي رو اصلا دوست نداشتم. کي گفته از دل برود هر آنکه از ديده رود؟؟ اصلا هم اينطور نيست. خيليها به ديده نيومده ، در دل جا دارند. الذين يومنون بالغيب! گرفتي که چي ميخوام بگم نه؟

    اما خداييش من نگرفتم منظورت چي بود. دوباره هم برگشتم از بالا يک نگاهي انداختم اما نفهميدم چي ميگي!

    يا علي

    فرداشب ميرم

    به روزم

    طوباي کربلا!

    پاسخ

    شايد ازدواج عصمت خانم چيزي بود که شهيد قره داغلي منظورش بود. اما...البته متوجه منظور شما هم شدم. با بعضي از همسران شهدا که ازدواج کردند صحبت کردم. مي گفتند هيچکي شهيد نمي شه برامون. اما همه تحت شرايط خاص تن به ازدواج مجدد دادن!!حتما حق داشتن!!!!
    سلام دوستم
    نمي دونم چي بگم ........فقط ممنونم ازت كه اين نامه رو اينجا گذاشتي تا ما هم استفاده كنيم .
    ال ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتماس دعا
    پاسخ

    محتاجيم هوار تا...به قول...

    سلام

    الآن ميام

    يا علي

     <      1   2